اذعان آمریکا به شکست برنامه غربی سازی روسیه
تاریخ انتشار: ۷ اسفند ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۸۲۸۰۰۶
معاون وزیر امور خارجه آمریکا اذعان کرد ولادیمیر پوتین برنامهای را که واشنگتن برای غربی کردن روسیه داشت، شکست داده است.
به گزارش ایسنا، ویکتوریا نولاند، معاون وزیر امور خارجه آمریکا در مصاحبهای به شبکه سی.ان.ان بیان داشت، واشنگتن به دنبال این بود که یک رهبر سرسپرده به خود را در مسکو منصوب کند.
نولاند به سی.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او ادامه داد که واشنگتن خواستار یک رهبر سرسپرده در کرملین که روسیه را غربی کند، بود.
نولاند به سی.ان.ان اظهار کرد: «این روسیه به وضوح آن روسیهای که ما میخواستیم نیست. ما خواستار یک روسیه شریک که غربی و اروپایی شود بودیم. اما پوتین چنین کاری نکرده است.»
به نوشته پایگاه «راشاتودی»، بوریس یلتسین که قبل از رسیدن پوتین به رهبری روسیه رئیس جمهور این کشور بود زمانی که در دهه ۱۹۹۰ اقتصاد روسیه را خصوصی سازی کرد مورد حمایت واشنگتن قرار گرفت. اصلاحات یلتسین باعث ظهور به اصطلاح «الیگارشها» شد که از فروش منابع طبیعی روسیه به خریداران غربی، ثروت هنگفتی انباشته کردند، در حالی که همزمان امید به زندگی در میان اکثریت مردم در حال افول بود، نرخ قتل و جنایت رو به افزایش رفت و ارزش روبل روسیه سقوط کرد.
پوتین که نخستین بار در سال ۲۰۰۰ به رهبری روسیه رسید از بابت مهار الیگارشها در این کشور، اعمال نظم عمومی و معکوس کردن روند افول اجتماعی و اقتصادی دهه ۱۹۹۰ این کشور اعتبار کسب کرد. پوتین در ابتدا تلاش داشت روابطی دوستانه را با غرب برقرار کند و اخیرا رئیس جمهور روسیه در مصاحبه با تاکر کارلسون، خبرنگار آمریکایی در اوایل ماه جاری میلادی گفت زمانی از بیل کلینتون، رئیس جمهور اسبق آمریکا پرسیده بود که آیا روسیه روزی ممکن است به ائتلاف ناتو بپیوندد اما این درخواست رد شد.
پوتین با این وجود بعدا به جورج دبلیو. بوش، رئیس جمهور بعد از کلینتون در آمریکا پیشنهاد داد که روسیه، آمریکا و اروپا مشترکا یک سامانه دفاع موشکی را ایجاد کنند. به گفته پوتین تیم بوش در ابتدا به این پیشنهاد علاقه نشان داد اما «در خاتمه به ما گفتند که گم شویم!»
نولاند در مصاحبه با کریستین امانپور ادعا کرد که ولادیمیر پوتین با حمله به اوکراین «کشور خودش را از بین برد» و آمریکا «به تنگتر کردن عرصه برای او ادامه میدهد.»
معاون وزیر امور خارجه آمریکا همچنین مدعی شد کمکهایی که واشنگتن به کییف اختصاص میدهد باعث اشتغالزایی در ایالات متحده میشود و دوباره به آمریکا سود میرساند.
نولاند در ادامه مصاحبه با سی.ان.ان گفت واشنگتن بخش عمده پولی که برای کمک به اوکراین اختصاص میدهد را در بخش تولید تسلیحات در داخل هزینه میکند.
او در مورد بسته کمکهای جدید واشنگتن به ارزش ۶۰ میلیارد دلار برای اوکراین که همچنان تصویب آن در کنگره آمریکا معطل مانده است بیان داشت «اطمینانی قوی» از بابت اینکه این بسته کمکها تصویب خواهد شد دارد چون که در راستای منافع آمریکا است.
او با گفتن اینکه حمایت از اوکراین در آمریکا «هنوز قوی است» تصریح داشت: «ما باید به یاد داشته باشیم که بخش عمده این پول به منظور ساخت تسلیحات به داخل آمریکا باز میگردد که این شامل ایجاد مشاغل پر در آمد در برخی از ۴۰ ایالت در سراسر آمریکا میشود.»
قانونگذاران سنای آمریکا چندی پیش بسته کمکی درخواستی جو بایدن، رئیس جمهور این کشور برای اوکراین به ارزش ۶۰ میلیارد دلار را تصویب کردند اما این بسته در مجلس نمایندگان آمریکا همچنان به مانع برخورده و قبل از این که اعضای این مجلس به تعطیلات بروند تصویب نشد. انتظار میرود نمایندگان این مجلس بعد از بازگشت از تعطیلات در ۲۸ فوریه بحث درباره این بسته را مجددا شروع کنند.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: ولادیمیر پوتین اوکراین ویکتوریا نولاند پوتين کنگره آمریکا اوكراين مسکو روسیه حمله روسيه به اوكراين عملیات طوفان الاقصی رژيم صهيونيستی حمله روسيه به اوكراين جنگ غزه رئیس جمهور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۸۲۸۰۰۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پایان پوتین؟!
برخی معتقدند مانند اتحاد جماهیر شوروی، رئیسجمهور فعلی روسیه هم شکننده است. اما آنها خیلی چیزها را نادیده میانگارند.
به گزارش خبرآنلاین، پیتر روتلند در تحلیلی برای ریسپانسیبل استیت کرفت وابسته به «اندیشکده کوئینسی» نوشت: ماکسیم ساموروکوف از مرکز کارنگی اخیرا مقالهای را باعنوان «رژیم شکننده پوتین» در فارن افرز منتشر کرده است. او نوشته مانند آنچه در گذشته برای شوروی اتفاق افتاد، سیستم پوتین هم همیشه درحال فروپاشی است.
این استدلال بر اساس یک قیاس تاریخی شکل گرفته است. طبق این قیاس نظام شوروی، قوی و تغییرناپذیر به نظر میرسید و عملاً هیچکس فروپاشی آن را پیشبینی نمیکرد. اما در نهایت شوروی فروپاشید. به همینترتیب، سیستم پوتین در حالحاضر قدرتمند و مقاوم به نظر میرسد و کمتر کسی میتواند فروپاشی آن را تصور کند. اما در نهایت این سیستم هم مانند شوروی، دچار فروپاشی خواهد شد.
مشخص است که چرا این استدلال برای فارنافرز دارای جذابیت است. پندار آرزومندانه همیشه مخاطب را جذب میکند. مردم دوست دارند آنچه را که میخواهند بشنوند را به آنها بگویند. بدون هیچ چشماندازی برای یک ضدحمله موفق در اوکراین، محتملترین سناریویی که باعث میشود کییف در جنگ پیروز شود، فروپاشی رژیم پوتین در روسیه است.
قیاسهای تاریخی میتوانند جذاب؛ اما گمراه کننده باشند. چرا که ممکن است توجه ما را بر شباهتهای سطحی متمرکز کنند، در حالی که تفاوتهای ساختاری را نادیده میگیرند. چندین دلیل مهم وجود دارد که مشخص میکند نظام پوتین در مکان بسیار متفاوتی با اتحاد جماهیر شوروی در دوره پرسترویکا قرار دارد.
اول اینکه میخائیل گورباچف تنها شش سال در روسیه قدرت را به دست داشت و هرگز نتوانست کنترل موثری بر حلقه داخلی رهبران شوروی داشته یا تغییری در بروکراسی ایجاد کند. در نتیجه او نتوانست ابتکارات سیاسی خود را اجرایی کند و ناچار شد تصمیمات رادیکالتری را اتخاذ کند که کل سیستم را بیثبات میکرد.
در مقابل پوتین پس از به قدرت رسیدن در سال دو هزار خیلی سریع بر نخبگان رقیب کنترل پیدا کرده و مکانیسم قدرت عمودی را احیا کرد. او ۲۴ سال است که در قدرت بوده و اکثر تحلیلگران موافقند که پایههای اصلی رژیم او آنقدر قوی است که احتمالا حتی از مرگ بنیانگذار خود هم جان سالم بهدر میبرد.
مسائل دوم این است: یکی از عوامل مهم در فروپاشی اتحادجماهیرشوروی این واقعیت بود که این کشور در یک جنگ در افغانستان بود و قابلیت پیروز بیرون آمدن از آن را نداشت. بنابراین اتحادجماهیر شوروی مجبور شد که با غرب وارد مذاکره شود. روسیه در حال جنگ در اوکراین است که هنوز اطمینان دارد که میتواند در آن پیروز شود.
مورد سوم اینکه اتحادجماهیر شوروی ورشکسته شده بود، کسری تجاری داشت و از خارج پول قرض میگرفت. در مقابل با وجود تحریمهای غرب، روسیه در سال گذشته ۵۰ میلیارد دلار مازاد تجاری داشته است. اقتصاد برنامهریزی شده شوروی سفت و سخت و ویرانکننده بود و دولت در گودالی از یارانههای دولتی فرو رفته بود. روسیه کنونی دارای یک اقتصاد سرمایهداری پویا است که بهخوبی در اقتصاد جهانی در اقتصاد جهانی ادغام شده و کارآفرینان مهارت خوبی در دور زدن تحریمهای غرب دارند.
نکته چهارم این است که اتحاد جماهیر شوروی، فدراسیونی بود که تنها ۵۲ درصد از جمعیت آن را روسها تشکیل میدادند. اما روسیه پوتین یک کشور متمرکزتر است که ۸۲ درصد از جمعیت آن را روسها تشکیل میدهند. مسلما برای روسیه احتمال شورش اسلامگرایان در قفقاز شمالی یک چالش امنیتی بالقوه است. اما منطقی که رمضان قدیروف رهبر چچن را تبدیل به یک رعیت وفادار برای مسکو کرده، در موارد دیگر هم صدق میکند. بر اساس این منطق بهتر است از جریان یارانهای که از مسکو میرسد لذت ببرید و لامبورگینی سوار شوید تا اینکه گروزنی یکبار دیگر به تلی از آوار تبدیل شود. چچنیها از جنگهای اول و دوم درس گرفتهاند که استقلالطلبی ارزش تلاش را ندارد. هیچیک از جمهوریهای دیگر در فدراسیون روسیه هم علاقهای به آغاز جنگ با مسکو ندارند.
حمله ۲۲ مارس ۲۰۲۴ به تالار شهر کراوکس، نه تنها یادآور این موضوع بود که اسلامگرایی افراطی همچنان یک تهدید امنیتی برای روسیه است بلکه نشاندهنده شکست اطلاعاتی گسترده سرویسهای اطلاعاتی این کشور بود. ایالاتمتحده از قبل به آنها هشدار داده بود که چنین حملهای در راه است. آنها باید نگهبانان مسلح را در تمام سالنهای کنسرت در مسکو مستقر میکردند. بااینحال، حملاتی مانند کراوکس باعث تغییر رژیم در روسیه نمیشود. تروریستها نه از قفقاز شمالی، بلکه از تاجیکستان آمده بودند. این نشان میدهد که هشت میلیون کارگر مهاجر از آسیای مرکزی یک خطر امنیتی بالقوه برای روسیه است. اما ارزش آنها در اقتصاد روسیه که با مشکل نیروی کار کم مواجه است، حداقل در حالحاضر از چالشهای امنیتی که ایجاد میکنند بیشتر است.
شورش واگنر در ژوئن ۲۰۲۳ یک تحول خارقالعاده بود و جدیترین تهدید برای ثبات رژیم پوتین از زمان تأسیس آن در سال دو هزار به حساب میآمد. ما هرگز نمیدانیم اگر یوگنی پریگوژین به عقب نرفته بود، چه رخ میداد. او به نیروهای خود دستور داده بود تا به سمت مسکو پیشروی کنند. اما آنچه میدانیم این است که قیام یا شورش واگنر در نهایت شکست خورد. پریگوژین مرده و به خاک سپرده شده و ثبات رژیم به سرعت برقرار شده است.
اجازه دادن به گروه واگنر برای توسعه و قدرت پیدا کردن تا جایی که بتواند آن شورش را به راه بیندازد، یک اشتباه جدی از سوی پوتین، پس از تصمیم او برای آغاز تهاجم تمام عیار به اوکراین بود. اما این یک اتفاق دور از ذهن باقی میماند و نمیتواند به عنوان پایهای برای سیاست ایالات متحده عمل کند.
برای پیروز شدن در دیپلماسی و جنگ نیاز به ارزیابی واقعبینانه از نقاط قوت و ضعف دشمن است. فروپاشی ناگهانی اتحاد جماهیر شوروی به ما یادآوری میکند که انتظار چیزهای غیرمنتظره را داشته باشیم. اما پوتین و رئیس جمهور چین شی جین پینگ از اشتباهات گورباچف درس خود را گرفتهاند. واشنگتن نباید سیاست روسیه خود را با این فرض بسازد که صاعقه دو بار به یک مکان برخورد میکند.